به مناسبت سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران، سایت جامع امام خمینی به بازخوانی چند برش کوتاه از زندگی این مرد بزرگ تاریخ ایران، به روایت صحیفه امام میپردازد.
هزاران نفر از عناصر حزب بعث عراق و گروهکهای ضدانقلاب وابسته به بیگانگان، از جمله حزب دموکرات کردستان، در مرداد 1358 به شهر پاوه در منطقه کردنشین استان کرمانشاه هجوم آورده و آن را تصرف کرده و دست به جنایتهای شنیعی زدند. این فاجعه خونین با عکسالعمل شدید امام مواجه شد. با فرمان، نیروهای سپاهی، ارتشی و بسیجی به فرماندهی شهید دکتر چمران به منطقه اعزام شد.
امام خمینی در سخنانی با اشاره به حسن اجرای این ماموریت توسط شهید چمران فرمودند: "این مردمی- مثلًا پاسدارها و ارتش و ژاندارمری- را که ما بسیج کردیم برای آنجا، برای چه بسیج کردیم؟ بسیج کردیم که کُردها را سرکوب کنند؟ یا بسیج کردیم که آنهایی که آمدند کُردها را سرکوب کنند، سرکوب کنند. اگر بسیج کرده بودیم که کُردها را سرکوب کنند، خوب، وقتی که آنها میرفتند آنجا، خوب بود آن کُردهایی را که آنجا باشند سرکوب کنند! چه طور آن کُردها، آنها را با آغوش باز پذیرفتند. هم اینها آنها را؛ هم آنها دارند تشکر میکنند از وضع معاشرت اینها با آنها. همان دیشب در رادیو راجع به آقای چمران بود که از آن تعریف کرده بودند که چه قدر با ما خوشرفتاری میکند. لشکر اسلام است دیگر، لشکر اسلام که بدرفتاری نمیکند. آن بدرفتاری میکند که میخواهد جیب خودش و جیب اربابانش را پُر کند."
در مهر و آبان 1358 به سمت وزیر دفاع دولت موقت انقلاب و وزیر دفاع دولت شورای انقلاب منصوب گشت. پس از آن که دولت بنیصدر با وزیر دفاع دیگری شکل گرفت، امام خمینی ایشان را به سمت مشاور شورای عالی دفاع ملی نصب کردند.
امام نامه بنیصدر؛ رئیس جمهور وقت را در مورد اختلافی که در ارتش پیش آمده بود به دکتر چمران ارجاع دادند. پس از آنکه وضعیت جبههها در ابتدای امر به صورت نامساعدی پیش میرفت، امام در پیامی به مردم و مسئولان کشور به نمایندگی آقای خامنهای و آقای چمران در شورای دفاع تاکید کردند. چمران مورد وثوق امام بود.
چمران دوست نزدیک علی شریعتی و مهدی بازرگان بود و مدت زیادی در آمریکا بود. از اینرو برخی از انقلابیون نگاه خوبی به چمران نداشتند. تا اندکی پیش از شهادتش هم در پشت در اتاقش در خوزستان برگهای میچسباندند که رویش نوشته بود: "دکتر آمریکایی به خانهات برگرد." با اینکه دلش از فرماندهی بنیصدر خون بود اما برخی او را به دلایلی طرفدار بنیصدر میدانستند. در بهار سال 1360 و در بحبوحه درگیریهای سیاسی امام برای چمران پیام فرستاده بودند که از جبههها به پیش امام برود، امام دلشان برای چمران تنگ شده بود.
گرچه عدهای دوست دارند او را با پیشینه فعالیت سیاسیاش بسنجند و آن دوره را پررنگ جلوه دهند اما امام در پیامی به مناسبت شهادت ایشان، آوردهاند: "چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد ... هنر آن است که بیهیاهوهای سیاسی و خودنماییهای شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست."
ایران درگیر دو جبهه نبرد بود. یک جبهه در جنوب در مقابل متجاوزین بعثی و یک جبهه در تهران در برابر نفوذیها. بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان در سی و یکم خردادماه طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس به تصویب رسید. در حالیکه مردم از این خبر در شادی به سر میبردند از جنوب خبر رسید که چمران آرزوی دیرینهاش را که سالها در لبنان و کردستان به دنبال آن بود، در ایران و در دهلاویه یافته است. او به شهادت رسیده بود اما هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود آورده است که تصمیم گرفته بودند خبر شهادت چمران را دیرتر اعلام کنند تا شادکامی برکناری بنیصدر تلخ نشود اما امام از برکناری بنیصدر شاد نبودند.
"او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت"،"جنگجویی پرهیزکار و معلمی متعهد که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت" و "او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید" ارزش این مرد بزرگ آنجا نمایانتر میشود که این جملات در وصف او از قلم امام عظیمالشان نگاشته شده است.
شرف را بیمه کرد؛ مثل چمران بمیرید
امام فردای شهادت دکتر مصطفی چمران در دیدار جمعی از مردم اینگونه از وی یاد کردند: "تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع میشود. شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید."